در قسمت چهل و دوم سریال جیران، روز هجران و شب فرقت یار آخر شد زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد آن پریشانی شب های دراز و غم دل همه در سایه گیسوی نگار آخر شد… جیران به کاخ برمی گردد…
در قسمت چهل و یکم سریال جیران، نقره و خواجه روشن از دست قراول خاصه گریخته اند اما ایا راز تبهکاری آنان برملا میشود…؟ مهدعلیا با ماری که در آستین پرورده چه خواهد کرد…؟
در قصه ی چهلمین قسمت سریال جیران آمده است: عشق هر بار به رنگی جلوه می کند. عشق خواجه روشن و نقره چه رنگی دارد؟ رنگ وفاداری؟ رنگ خیانت؟ نقره در بزنگاه سرنوشت جانب عشق را می گیرد…؟
در قسمت سی و نهم سریال جیران، شاه که از دوری جیران پریشان است فریب توطئه کفایت خاتون و خواجه الیاس را میخورد و خشم او دامن خدیجه و عباس میرزا را میگیرد. مهدعلیا انجام ماموریتی مخوف را به عهده سلمان میگذارد…
در قسمت سی و هشتم سریال جیران، در هر گوشه این کاخ توطئهای در کار است و هر دم نقشه شومی طرح افکنده میشود، اما در این میانه عاشقانه دیگری آغاز میشود… سارا و سیاوش…
در قسمت سی و هفتم سریال جیران، شکوه باید سارای گرجی را به کفایت خاتون برساند اما چگونه… ایا دسیسه کفایت تا پنهان ترین کنج اندرونی هم راه می یابد؟
در قسمت سی و ششم سریال جیران، شاه از دست جیران، هم دلشکسته و خشمگین است و هم تاب تحمل دوری اش را ندارد. مهدعلیا در تلاش است تا از این فرصت استفاده کند و جیران را برای همیشه از چشم شاه بیاندازد. کفایت خاتون برای خلاصی سارای گرجی از حرمسرا نقشه ای تازه می چیند…
قسمت سی و پنجم سریال جیران، حکایت شاه و جیران، حکایت وصل است و هجران… که پسندند که فراموش کنی عهد قدیم به وصالت که نه مستوجب هجران بودم…
در قسمت سی و چهارم سریال جیران، سرکشیهای جیران موقعیت خانواده اش را در دربار به خطر می اندازد و میرزا اسدالله برای حفظ موقعیت تازه به چنگ آمده اش حتی حاضر است دست به جنایت بزند. جیران خشمش را نزد شاه بروز می دهد…
در قسمت سی و سوم سریال جیران، جیران نظم حرمسرا را به هم میریزد؛ بلوای حرم زیر سر ننه آشوب است و مهد علیا این را تحمل نمیکند؛ سیاوش در خود سفر می کند تا راه را بیابد…